نویسنده: زهرا همت
منبع: سی و یکمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا
اشتغال، همواره از مهم ترین دغدغه های بشر بوده است. انسان از دیرباز در تلاش برای بر آوردن نیاز هایش بوده و حتی برای برطرف کردن ابتدایی ترین نیاز ها باید خودش دست به کار می شده است. با پیچیده تر شدن زندگی اجتماعی، نقش اشتغال، پر رنگ تر شده و هر فردی به عنوان عضوی از جامعه می بایست نقشی را عهده دار شود و کاری انجام دهد.
انسان همواره به تربیت نسل های پس از خودش و هدایت ایشان برای بر عهده گرفتن نقش های اجتماعی و به ویژه آموزش افراد برای ورود به بازار کار پرداخته است. احتمالاً همه ما دست کم برای یک بار به این پرسش که می خواهی در آینده چه کاره شوی پاسخ داده ایم. در دنیای کودکانه مان گفته بودیم که می خواهیم پلیس بشویم و همه دزد ها را دستگیر کنیم. بزرگ تر ها هم حسابی تشویقمان کرده بودند و بعد از چند دقیقه، همه ماجرا فراموش شده بود. خیلی از ما هم در رابطه با شغل مورد علاقه مان انشا نوشته ایم. در آن روز های پشت نیمکت های مدرسه، یکی از ما می خواست دکتر شود و دیگری معلم، یکی هم رؤیای خلبانی را در سر داشت. زمان به سرعت می گذشت و ما هم با همان سرعت از رؤیاها فاصله می گرفتیم و به دنیای حقیقی و زندگی واقعی مان می پیوستیم. چه شد که در دبیرستان ما دیگر کسی از ما نخواست درباره موضوع «دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟» انشا بنویسیم؟ مشاوران تحصیلی و معلم ها اگر خیلی خوش شانس بودیم، فرصت صحبتی کوتاه و چند دقیقه ای در رابطه با انتخاب شغل با ما را پیدا می کردند. پدر و مادر ها هم اغلب می گفتند باید خوب درس بخوانی و به دانشگاه بروی تا بتوانی شغل مناسبی پیدا کنی و به موفقیت برسی و تقریباً هیچ کس نمی گفت که برای دست یابی به این هدف دقیقاً باید چه کنیم و چه مهارت هایی لازم است کسب کنیم. قصد نداریم به مرور خاطرات یا بیان حسرت های نسل های گذشته بپردازیم. احتمالاً بیشتر ما می دانیم که حتی در زمان حاضر و در عصری که بیشتر پدر ها و مادر ها تحصیلات بالا دارند، اوضاع، تقریباً مشابه گذشته است و جوانان و نوجوانان، راهنمایی و مشاوره شغلی مناسبی دریافت نمی کنند. این موضوع در ارتباط با افراد دارای معلولیت به واسطه لزوم کسب مهارت های ضروری جهت فائق آمدن بر شرایط ناشی از معلولیت از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این نوشته تلاش می کنیم مواردی که لازم است افراد دارای معلولیت، به ویژه افراد با آسیب بینایی در رابطه با اشتغال در نظر داشته باشند را به طور مختصر بیان کنیم.
معمولاً وقتی از پیش نیاز های اشتغال صحبت می شود، بیشتر افراد به لزوم داشتن تحصیلات به ویژه در مقاطع بالا اشاره می کنند. درست است که تحصیلات و تخصص می تواند در یافتن شغلی مناسب و مفید، بسیار کمک کننده باشد اما این تمام ماجرا نیست و نرخ نسبتاً بالای بیکاری در میان فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری به خوبی مؤید این موضوع است.
در ابتدا باید مجموعه باور های صحیح و واقع بینانه ای از خودتان شکل دهید. شکل دادن باورها بسیار دشوار تر از آموختن مهارت هاست. مهارت ها با تمرین و تکرار رشد می کنند، اما رشد باور ها به این سادگی ها نیست، اما شکل دهی باور های صحیح، راهنمای شما در مسیر رسیدن به اهداف است و شما را از توقف و کناره گیری از رسیدن به هدف هایتان باز می دارد. بنا بر این به نظر می رسد، تعیین اهداف و شکل دهی مجموعه باور های صحیح و واقع بینانه بسیار کمک کننده است و پس از آن و با تکیه بر آن می توانید گام در مسیر یادگیری و رشد مهارت های مورد نیاز بگذارید.
مهارت های روزمره زندگی از اساسی ترین و ابتدایی ترین مهارت های مورد نیاز هر فرد برای ورود به اجتماع و پذیرش نقش های اجتماعی و به ویژه اشتغال است. این مورد به ویژه در ارتباط با افراد با آسیب بینایی از اهمیت بالاتری نیز برخوردار است؛ چرا که این گروه، بیشتر مهارت هایی که افراد فاقد معلولیت، تنها با نگاه کردن و الگو گیری از اطرافیان می آموزند را با تلاش بیشتر و با روش های متفاوتی می آموزند. از سویی نباید یادگیری مهارت های مورد نیاز برای فائق آمدن بر محدودیت های ناشی از آسیب بینایی را فراموش کنیم. از جمله این مهارت ها می توان به جهت یابی و حرکت، استقلال در انجام امور شخصی مانند رسیدگی به ظاهر و لباس ها و… اشاره کرد.
بر عهده گرفتن مسئولیت هایی در خانواده می تواند بسیار مفید باشد. برای مثال فردی که مسئولیت انجام خرید های روزانه خانه را می پذیرد، مهارت هایی از جمله رفت و آمد مستقل، تشخیص وسایل مورد نیاز خانه و مدیریت میزان مصرف و هزینه ها، برقراری ارتباط با دیگران در مراکز خرید و… را رشد می دهد. علاوه بر این ها، موجب می شود که فرد در نگاه دیگران، فردی مسئولیت پذیر جلوه کند و این تصویر، در برگزیدن افراد برای انجام کاری یا دست کم معرفی ایشان به مراکز جویای نیروی کار، بسیار مؤثر است. از این رو خوب است افراد با نگاه مهارت آموزی، اموری مانند خرید برای منزل، مدیریت مالی و امور بانکی و انجام کار داوطلبانه در انجمن ها و مؤسسات مردم نهاد و… را بر عهده بگیرند.
ورود به کار های پروژه ای و کوتاه مدت نیز می تواند بسیار مفید باشد. افراد با انجام کار های کوتاه مدت می توانند مهارت های ضروری برای انجام کار ها و بر عهده گرفتن مسئولیت ها را بیاموزند و به معنای واقعی، تجربه اندوزی کنند. با تغییرات نگرشی ایجاد شده در سال های اخیر در بازار کار، این تجارب ممکن است حتی بیشتر از میزان تحصیلات، بر رغبت کار فرمایان برای جذب نیروی کار مؤثر باشد.
هر چند آموزش و ارتقای این مهارت ها کار دشواری به نظر نمی رسد ولی متأسفانه مانند موارد بسیار دیگری، با کوتاهی نظام آموزش کشور و به طور خاص، آموزش و پرورش استثنایی مواجه هستیم. در برنامه فعالیت های مدارس، تنها به آموزش کتب درسی پرداخته شده و جایی برای هدایت تحصیلی و شغلی وجود ندارد و آموزش مهارت های ضروری نیز به دست فراموشی سپرده شده است. با توجه به هدف غایی آموزش و پرورش، مبتنی بر تربیت و آماده سازی فرزندان سرزمینمان برای ورود به جامعه گسترده و بر عهده گرفتن نقش های اجتماعی، باز نگری در برنامه فعالیت های مدارس ضروری و برگزاری برنامه هایی از جمله اردوهای مهارت آموزی الزامی است.
در این یادداشت، تنها به بخشی از مهارت های پیش نیاز اشتغال برای افراد با آسیب بینایی پرداختیم. امیدواریم ادامه این مطلب را در شماره بعدی نسل مانا مطالعه کنید.