نویسنده: رؤیا بابایی
منبع: سی و سومین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا
سازمان بهزیستی ماه گذشته 500 نفر اعم از مددجویان بهزیستی و همراهانشان را با تخصیص 8 میلیون تومان هزینه از محل مشارکت های مردمی به سفر کربلا اعزام کرده اما به جای آنکه اعتبار دولتی را برای تهیه غذا و اسکان مددجویان هزینه کند اعتبار دولتی را برایشان هزینه نکرده و غذا و اسکانشان را از موکب ها گرفته است.
تعدادی از مددجویان بهزیستی از اعزام خود به کربلا با سرانه 8 میلیون تومان از جیب بهزیستی اما اسکان و تغذیه رایگان در موکب ها خبر دادند.
آنها می گویند: در مرداد ماه برای مدت یک هفته به میزبانی بهزیستی به کربلا اعزام شدیم و به ازای هریک از ما مبلغ 8 میلیون تومان هزینه تخصیص داده شد اما وقتی به کربلا رسیدیم ما را در موکب ها اسکان دادند و برای تهیه غذا هم در صف غذای موکب ها می ایستادیم.
م.ن می گوید: هزینه سفر زمینی به کربلا از تهران 5 میلیون تومان است اما وقتی متوجه شدیم هزینه سفر ما 8 میلیون شده طبیعتاً انتظار خدمات بهتر و باکیفیت تری داشتیم و فکر کردیم با توجه به شرایط مددجویان حتما هتل گران تری تهیه شده و با این پول حتماً ما را به همه شهرهای کربلا، کاظمین، نجف و سامرا خواهند برد اما در نهایت دیدیم اسکان و غذایمان از موکب ها و رایگان است و به جز پیاده روی مسیر کربلا و یک شب نجف، جای دیگری ما را نبردند اما نامش شد بهزیستی مددجویان را به سفر کربلا اعزام کرده است.
ط.ن نیز بیان می کند: همه همسفرها احتمال دادند که 8 میلیون تومان های افراد تنها بهانه ای برای خارج کردن این اعتبار از بهزیستی بوده و حتی ممکن است دفتر مسافرتی طرف قرارداد بهزیستی متعلق به خود مدیران بهزیستی بوده یا با آنها تعامل داشته باشد و این فکر در نتیجهٔ خدمات بی کیفیت سفر و نوع رفتاری است که در طول این سفر با مددجویان شد.
او ادامه می دهد: شانس ما در این سفر داشتن همراه بود و من به عنوان یک نابینای مطلق اگر با خودم همراه نداشتم نمی دانم در موکب ها آن هم در اربعین که شلوغ ترین ایام است برای ساده ترین امور نظیر استفاده از سرویس بهداشتی چه باید می کردم.
مهدی.ک نیز می گوید: در برخی استان ها منصفانه عمل شد و 8 میلیون تومان را به حساب خود مددجویان ریختند تا توسط خودشان به حساب شرکت مسافرتی پرداخت شود و ما از همین طریق متوجه هزینه سفر شدیم. همچنین همسفرها گفتند هزینه سفر به کربلا از استان های نزدیک به مرز 3 میلیون تومان بوده که بهزیستی برای اعزام آنها هم 8 میلیون تومان هزینه کرده است.
یکی از دست اندرکاران سفر زیارتی مددجویان بهزیستی به کربلا نیز می گوید: روز اول مددجویان در شهر کوفه جا داده شدند که جای بسیار بدی بود بعد از آن در نجف به موکب استانداری تهران انتقال داده شدند که آنجا هم مناسب نبود و شرایط طوری بود که خانم ها باید از کنار موکب آقایان عبور می کردند و مدام آقایان را در حال استراحت و با پوشش استراحت می دیدند.
او می افزاید: یک هتل هم برای مدت 24 ساعت در کربلا توسط خیری به نام «مجتبی نوری» از بنیاد مسکن در اختیار مددجویان گذاشته شد که برخی که زودتر رسیده بودند توانستند در آن اقامت و استراحت کنند و بقیه که دیرتر رسیده بودند، به هتل نرسیدند و مستقیم به موکب رفتند.
وی اضافه می کند: یک روز در مسیر رفت و یک روز هم در مسیر برگشت مددجویان در یکی از اقامتگاه های بهزیستی در کرمانشاه استقرار داده شدند که ضرورتی هم نداشت. در مسیر برگشت هزینه غذا را سپاه پرداخت کرد و بهزیستی تنها یک وعده در مسیر رفت به مددجویان غذا داد، همچنین سه قلم کوله پشتی، کلاه و چفیه هم به مددجویان هدیه شد که آن هم به دلیل تهیه به صورت عمده هزینه زیادی دربرنداشت و به جز این و هزینه ایاب و ذهاب از 8 میلیون تومان هزینه سفر، چیز دیگری هزینه نشد.
کار مدیریت سازمان بهزیستی در هدر دادن منابع محدود این دستگاه به جایی رسیده که از نام کربلا و اعزام مددجویان به کربلا برای خودی ها کسب درآمد می کنند.
ظاهراً قرار داشتن مدیران فعلی در روزها و ماه های پایانی فعالیتشان در سازمانهر بهانه ای شده برای خرج کردن منابع و از بین بردن اندک منابع مالی بهزیستی به گونه ای که همه حاضران در حلقه های نزدیک به مدیریت سازمان از این خوان پرنعمت برای خودشان و بی برکت برای مددجویان در حال بردن نهایت استفاده هستند.
حجت این ادعا هم سفر زمینی مددجویان بهزیستی به کربلا که در بیشترین حالت 5 و در استان های نزدیک به مرز 3 میلیون تومان هزینه دارد اما برای مددجویان این دستگاه 8 میلیون تومان فاکتور می شود تا شرکت مسافربری عزیزکرده ها برای سفری که مددجویان را میهمان موکب ها کرده است پول خوبی به جیب بزند و شاید به باعث و بانی این سفر دست خوشی هم بدهد.
حالا چرا اصرار این بود که این سفر همزمان با اربعین اتفاق بیفتد؟ این حجم از ناهماهنگی چگونه ایجاد شد و مدیریت نشد؟ پشت شرکت مسافربری چه کسی بود و هست؟ چرا پولی که به خود افراد دارای معلولیت داده نمی شود به این راحتی حیف و میل می شود؟ چرا باید مددجویان و معلولان برای یک نوشیدنی ساده در صف موکب ها بایستند و… همگی سوالاتی است که قادری پیش از تحویل سازمان بهزیستی به کلیددار بعدی آن، باید پاسخ بدهد و بعد صندلی مدیریتش را ترک کند!